موضوع اولویتبندی نیازمندیها در مدیریت محصول همواره مهم و موردتوجه مدیران محصول بوده است.در این مقاله قصد داریم در آکادمی محصول به شرح تکنیک های اولویتبندی نیازمندیها بپردازیم. با ما همراه باشید.
مهمتریمن موضوعات اینکه:
و سؤالاتی از این قبیل که برای پاسخگویی به آنها نیاز به آشنایی با تکنیکهای اولویتبندی محصول میباشد. در ادامه با ما همراه باشید تا با تعدادی از این تکنیکها آشنا شویم.
جدول زیر نمونهای از تکنیکهای متداول در اولویتبندی نیازمندیها را نمایش میدهد که بر اساس دو بُعد کیفی/کمی بودن، داخلی/خارجی بودن مرتبشدهاند.
محور افقی جدول نشاندهندهی این است که تکنیک موردنظر چه میزان از نظرات و عقاید افراد داخل یا خارج از سازمان نشئت میگیرد همچنین محور عمودی قابلیت اندازهگیری و کمی سازی یا کیفی بودن هر تکنیک را مشخص میکند.
جدول فوق شامل ۲۰ تکنیک اولویتبندی است که در دو مقاله به توضیح مختصر ۹ تکنیک متداولتر و کاربردیتر میپردازیم.
۱) مدل کانو (Kano Model)
بر اساس نظریات زیر استوار است:
همانطور که گفته شد ویژگیها به چهار دسته تقسیم میشوند که بر اساس عکسالعمل کاربران نسبت به عملکرد محصول نمودار زیر به دست میآید:
الف (عملکردی) ویژگیهایی که هر چه بیشتر و بهتر باشند رضایت کاربران بیشتر میگردد.
بالزامات:ویژگیهایی اساسی که وجود آنها مورد انتظار کاربران است و اگر موجود نباشند ، محصول ناقص میگردد.
ججذاب:ویژگیهایی که مطابق انتظار کاربران نیست و وجود آنها کاربران را شگفتزده مینماید.
دبیتفاوت:ویژگیهایی که بود و نبود آنها برای کاربر تفاوت خاصی ایجاد نمیکند.
پرسشنامه کانو:
شامل تعدادی سؤالات زوجی میباشد:
پاسخها هم بر اساس طیف لیکرت از کاملاً خوشم میآید تا اصلاً نمیپسندم (۵ گزینه) طبقهبندی میگردد.
بر اساس پاسخهای دادهشده ویژگیها دریکی از خانههای جدول زیر قرار میگیرند.
و اولویتبندی آنها باید به این صورت باشد:الزامات>عملکردی>جذاب>بیتفاوت
۲) خرید یک ویژگی
یک بازی نوآورانه در اولویتبندی نیازمندیها است که روش آن بهصورت زیر است:
بازی میتواند به دو صورت فردی و گروهی انجام شود:
و پس از اتمام خرید ویژگیها از خریداران بپرسید که چرا آن ویژگیها را خریدهاند؟
بازی زمانی تمام میشود که پول خریدار به اتمام برسد یا خریدار تمام ویژگیهایی که مدنظرش بوده باشد را خریداری نموده باشد. ) در ابتدا به آنها توضیح دهید که اگر پولی هم باقی ماند و نیازی به خرید ویژگی دیگری نداشتند مشکلی ندارد و لزوماً نباید پول تمام شود.
با انجام این بازی در مورد مهمترین ویژگیهای محصول از دید کاربران یک دید کلی پیدا خواهید نمود که با کمک گرفتن از آن میتوانید اولویتبندی نیازمندیها را بهتر انجام دهید.
از این روش همچنین میتوان زمانی که هنوز محصول به بازار عرضه نشده است استفاده نمود با این تفاوت که بهجای کاربران ، سهامداران و سرمایهگذاران بهعنوان خریدار ویژگیهای محصول، بازی را انجام دهند.
۳) استوری مپینگ (Story Mapping)
نوشتن معادل فارسی این روش دشوار است اما در معنی لغوی به معنای تصویرسازی نقشه حرکت کاربر یا محصول میباشد. در عمل با آن بیشتر آشنا میشویم. اجرای یک استوری مپ بهصورت زیر میباشد:
بهطورکلی مجموعه فعالیتهایی که کاربر به ترتیب انجام میدهد تا به هدفی (مثل خرید کتاب) برسد در محور افقی جای میگیرد. همین امر در مورد مراحل تولید و بهروزرسانی محصول هم صادق است.
به مجموعهای از وظایف کاربران ، فعالیتها (Activities)، گفته میشود. مثلاً مدیریت ایمیل یک فعالیت است درحالیکه فرستادن یک ایمیل از وظایف کاربری (User Task) میباشد که فروش شامل چند توالی از کارهای مختلف است. نکتهی مهم این است که فعالیتها مستقل از هم میباشند و برخلاف وظایف کاربری ترتیب و توالی ندارند. مثلاً کارهایی که راننده برای به حرکت درآوردن ماشین انجام میدهد دارای ترتیب و توالی است و در دسته وظایف کاربری (User Task) جای میگیرد درحالیکه فرمان ماشین از چرخهای آن مستقل است و هر یک بهمثابه فعالیتها در این بخش دستهبندی میگردند. شکل زیر تمام موارد فوق را بهتر نمایش میدهد.
بهصورت کلی از مزایای این روش میتوان به تصویری بودن آن و ایجاد درک مشترک برای همه اعضای تیم مدیریت محصول ، کاربران، سهامداران و… اشاره نمود و همچنین موجب اولویتبندی منظم کارهایی که باید انجام شود میگردد و سرعت عمل ر بالا میبرد اما از معایب آن این است که از فضای پویای کسبوکار امروزی یک اولویتبندی ثابت وجود ندارد و همواره اولویتها در حال تغییر است که این امر در این روش لحاظ نشده است.
۴) درخت محصول
اصلاح محصول و ویژگیهای آن در راستای آن چیزی که در بازار میگذرد از کارکردهای این روش است. انجام این روش به این صورت است که محصول بهمنزلهی یک درخت در نظر گرفته میشود که نیاز به اصلاح و هرس دارد.
مراحل انجام روش:
با تحلیل دادههای بهدستآمده نتایج جالبی به دست میآورید. آیا تمام بخشهای درخت متوازن رشد کردهاند؟ کدام بخشها نیاز به اصلاح دارند؟ کدام شاخهها باید بزرگتر شوند؟ قسمتهایی که رشد نکردهاند چگونه بهبود می یابند؟ و…
در کل هدف از این کار به دست آوردن یک درخت محصول متوازن و متعادل است. با این نگرش میتوان تصمیم گرفت کدام ویژگیها باید هر چه سریعتر به محصول اضافه شوند و کدام ها در اولویتهای بعدی هستند.
تا اینجا با چهار روش از ۹ روش متداول اولویتبندی آشنا شدیم، در مقاله بعدی ۵ روش دیگر را موردبررسی قرار خواهیم داد. با آکادمی محصول همراه باشید.